مقایسه درمان طب سنتی با طب مدرن :
کسی که در این دنیا برای سود و خوشبختی جامعه کوشش نکند و بار زحمت به دوش نکشد چنین کسی سربار جامعه خویش است.
در حین مطالعات به کتاب (راهنمای تندرستی) تالیف مهرداد مهرین برخورد کردم که در آن بحثی بعنوان درمان های مختلف جلب توجه میکرد و در آن درمان های سنتی با مدرن مقایسه شده بود.
لازم دانستم در مقاله حاضر نیز مقداری در مورد مقایسه این دو روش درمانی و مزایا و معایب آنها صحبت کنم.
درمان طبی یا مدرن :
مقصود از درمان طبی درمانی است که به وسیله داروهای شیمیایی که معمول است انجام می گیرد.
اگر بگوییم طب غربی برای مریض مخاطرات زیادی در بردارد ولی گزاف نگفته ایم. پزشکان بزرگی مثل دکتر (تلدن) و (کوهن) و (لیندر) که سابقا به روش درمان طبی بیماران خود را معالجه می کردند.
بعدا به خطای خود پی بردند و به روش درمان طبیعی تغییر روش دادند و مشغول مداوای بیمارانشان گردیدند و کتاب های زیادی بر ضد طبابت کنونی هم نوشته اند.
و ثابت کرده اند که چقدر این طبابت ممکن است عواقب وخیمی مریض با بار آورد.
طب کنونی برخی از بیماری ها را معالجه مبکند ولی درعین درمان امراض دیگری را تولید میکند، مثلا امراض عفونی را درمان میکند ولی به قیمت ضعیف گردانیدن بنیه و آماده کردن آن برای ابتلا به امراض دیگر که در اثر مصرف آنتی بیوتیک ها باداروهای خواب آور و مسکن و مسموم کننده است دچار می شود.
گاندی رهبر بزرگ هندوستان در زمان حیاتش طب اروپایی را جادوی سیاه نامیده و گفته بود که بهتر است مریض به همان دردی که بمیرد تا اینکه با این داروهای شیمیایی (که به تدریج مسموم می کند و با زجرکشی توام است.) درمان شود.
چرا چنین اتفاقی میافتد؟
برای اینکه امراضی که پس از درمان پدید می آید. به مراتب خطرناک تر از مرض نخستین است.
به همین دلیل اگر شخصی یکبار به یک مرض نسبتا مهم گرفتار شد و به وسیله داروهای شیمیایی کنونی معالجه شود محال است از آن به بعد روی سلامتی را ببیند.
او در تمام عمرش با دارو و پزشک سروکار خواهد داشت.
دارو دامی است که برخی از پزشکان معاصر در راه بیماران می نهند تا آن را گرفتار نمایند. دکتر لیندر می گوید: یک ثلث از انچه که میخورید و به شما سود می رساند و دو ثلث دیگر معاش پزشکان را تامین میکند.
این گفته آشکار می سازدکه علت العلل میکروب نیست بلکه آلودگی خون است که براثر پرخوری و یا خوردن غذاهای نامناسب و ناسازگار تولید میگردد، ولی طب کنونی ابدآ به این گفته توجه نمیکند.
بلکه برعکس بیمار را وامیدارد با خوردن غذاهای مقوی برآلودگی خون می افزاید حال آنکه جهار هاضمه در موقع بیماری حتی قدرت هضم غذاهای ساده را ندارد دیگر چه رسد به جذب عناصر غذاهای مقوی.
لویجی کارناوا، در صدسالگی می نویسد : پزشکان زرنگ من همه مردند ولی من که امروز به صد سالگی رسیده ام هنوز سالم و شاداب هستم. چرا؟ برای اینکه کارناوا علت العلل مرض را دریافته بود و آن عدم اعتدال است و حال آنکه پزشکانش براثر درنیافتن علت حقیقی مرض همه خود را فدای داروهای مسموم کننده کردند.
این است درمان طب مدرن !!!
حتما لازم نیست پزشک شما تازه کار باشد، همین که نتواند علت مرضی را تشخیص دهد باعث میشود با تجویز داروهای شیمیایی مضر رودند بهبودی شما کندتر و شاید هم بدترشوید.
متاسفانه خیلی از مواقع مشاهده میشود که پزشکان هنوز صحبت های بیمار تمام نشده، شروع به نوشتن نسخه میکنند.
در صورتیکه دکتر باید علاوه بر بیماری جسمی بتواند برای بیماری روحی و روانی بیمار را هم معالجه کند.
از کجا معلوم، شاید انرژی دادن و تقویت روحیه بیماری چندین برابر موثرتر از داروهای مضر شیمیایی باشد.
عزیزانی که علاقه مند هستند و به سلامتی خودشان اهمیت میدهند توصیه میکنم کتاب زیر را تهیه کرده و مو به مو به دستورات آن عمل کنند تا ان شاالله نتیجه لازم را بگیرند.
کتاب 15 روز تا سلامتی اثر جمشید خدادادی
درمان طبیعی (طب سنتی) :
بنابر مواردی که در بالا ذکر شد نخستین خطای رایج طب کنونی این است که به علت مرض توجه نمیکند.
بلکه به دفع علامات مرض و تسکین درد و تقویت جسم میپردازد هدف کنونی کشتن میکروب است و حال آنکه مهم تر از آن از بین بردن غذای میکروب یعنی آلودگی است.
پیداست در زمینی که آب و کود ندارد هیچ گیاهی نمیروید.
ولی اگر شما زمین را بیشتر آبیاری کنید و کود دهید و بدون از بین بردن نباتات هرزه که سبز میشوند بپردازید پیداست که به مقصود خود نخواهید رسید.
زیرا تا زمانیکه زمین حاصلخیز است گیاهان هم میرویند. مرض هم همین حال را دارد.
مگس به جایی رو می آورد که آلوده و کثیف است همین طور میکروب در بدنی راه پیدا میکند که آلوده و ضعیف شده باشد با پاکیزه نگه داشتن خون ازشر میکروبها در امان خواهیم بود.
آری میکروب وقتی وارد تن می شود که فوق العاده آلوده باشد و به عضوی حمله میکند که ناتوان تر و آلوده ترین اعضاء باشند.
به همین جهت است که دکتر (کرهو) می گوید: فقط یک مرض وجود دارد و آن آلودگی خون و انساج است.
لذا این امراض یک درمان دارند و آن پیدا کردن علت آلودگی و ازبین بردن این علت است که بواسطه امساک و خودرن غذاهای مناسب آن هم به مقدار کم درمان طبیعی میشود.
نتیجه : اگر بخواهیم تفاوت درمان در طب سنتی با مدرن در یک جمله بگویم بدین صورت است : در طب مدرن به علت بیماری توجهی ندارند و معلول را درمان میکنند (مثلا شما سر درد دارید، در این مواقع طب جدید با دادن دارو سعی در تسکین درد دارد ، حالا اینکه علت این سر درد چیست زیاد مهم نیست.) ولی در مقابل طب سنتی بصورت اصولی سعی در درمان علت بیماری دارد.
درمان برخی از بیماریها که طب نوین از درمان آن عاجز مانده است :
1- بیماری واریس : حرکات تلمبه قلب که خون را به سراسر بدن میرساندبه همان نسبت که در میلیون ها رگ موئین پخش شد اثر آن کم می شود.
بازگشت این خون به قلب توسط انقباض عضلات صورت میگیرد، که وریدها این خون را تحویل گرفته و توسط دریچه های وریدی خود آن را به قلب تحویل میدهند.
حال اگر عضلات وریدی قوی نباشد و نتواند منقبض شود تا خون را به قلب تحویل دهد دراین حالت تمام خون به قلب بازنمیگردد.
خون در وریدها راکد مانده و بسته میشود و همان جا می ماند، در اینصورت واریس شکل میگیرد، به مرور زمان رگ های وریدی بیشتری در اطراف ناحیه واریس بسته میشوند و باعث درد و یا حتی در موارد وخیم باعث ایجاد زخم هم می شوند.
در طب نوین دو روش برای درمان واریس وجود دارد:
- عمل جراحی که رگهای واریسی را در می آورند و جراحی میکنند.
- روش دیگر با انژکسیون (تزریق) انجام میگیرد این روش بیشتر در اروپا انجام میشود و رواج دارد.
روش درمانی طب سنتی :
دراین جا روشی که مورد علاقه ما هست این است که ابتدا چگونه از واریس جلوگیری کنیم، موضوع این است که قبل از هر چیز به بدن خود چیزهای مهمی که سرشار از پروتئین ها و ویتامین ث است را بدهیم.
وقتی سن شما زیاد می شود فاصله بین قلب و عضلات از نظر هندسی یکی است ولی از نظر کار قلب فاصله زیادتر میشود.
بنابراین گاهی به حالت افقی استراحت کنید یا بهتر است پاها را بلند تر از سر خود نگه دارید و روی تختخواب سرازیر دراز بکشید و به خون خود اجازه دهید که زودتر به رگها برگردد.
و این کار در حالتی صورت میگیرد که برعکس بیشتر اوقات که سرپا ایستاده اید پاها به بالا و سر به پایین باشد چنین حالتی به شما اجازه که خون شما در تمام بدن شما بگردد، ودر هیچ جایی راکد نماند.
پزشکان متخصص در جلوگیری از واریس توصیه میکنند: دوچرخه سواری کنید، به پشت بخوابید و ساق پاها را بلند کنید سی ثانیه در هوا نگه دارید و وقتی سوار دوچرخه هستید پاها را از روی رکاب دوچرخه بردارید و به طرف جلو بالا ببرید و سی ثانیه نگهدارید. این ورزش برای جلوگیری و درمان واریس عالی است.
چند نمونه از نسخه های طب ایرانی در مورد درمان واریس به شرح زیر است:
- استفاده از برنج بو داده
- استفاده از خاکشیر که با خیال راحت می توانید آب جوش را با خاکشیر مخلوط کرده و استفاده نمایید علاوه بر خاصیت لینت دهندگی مزاج و رفع یبوست تاثیر به سزایی در درمان اخلاط فاسد واریس خواهد داشت.(نسخه ای که بدون مراجعه به پزشک میتوانید استفاده کنید.)
- انجام حجامت ساقین این روش درمانی باید زیر نظر پزشک متخصص و با تجویز ایشان صورت گیرد.
- زالو درمانی که به شخصه آثار مثبت آن را در درمان واریس و واریکوسل مشاهده کرده ام. (این نسخه نیز باید با دستور پزشک معالج انجام شود.